7 درس بازاریابی که نباید دست کم بگیرید!
هفت درس بازاریابی دست کم گرفته شده: من بیش از 20 سال است که بازاریابی می کنم و در این مدت درس های زیادی یاد گرفته ام. برخی از درس ها واضح هستند و برخی دیگر چندان زیاد نیستند. آنچه خنده دار است درس هایی است که اکثر مردم فکر نمی کنند مهم هستند، به عبارت دیگر، آنهایی که دست کم گرفته شده اند، معمولاً درس هایی هستند که اهمیت زیادی دارند. در اینجا هفت درس وجود دارد که شما نباید مانند من آنها را بدیهی بدانید. به عبارت دیگر، اشتباهی که من کردم را انجام ندهید.
درس شماره یک، بازاریابی در یک شهر بزرگ آسان تر است.
چند شرکت اول من برای بزرگ شدن بسیار تلاش کردند. مسئله بازاریابی نبود، بلکه این بود که بازار خیلی کوچک بود. TAM مخفف Total Addressable Market است. بازاریابی شرکت شما در یک بازار کوچک، حتی بدون رقابت، سخت است، زیرا درآمد آنچنانی وجود ندارد و بازاریابی همچنان هزینه دارد.
از طرف دیگر، اگر به دنبال یک بازار بزرگ بروید، حتی اگر کسری واقعاً بسیار ناچیز از درصد را تصاحب کنید، می توانید یک شرکت عظیم ایجاد کنید. فقط مطمئن شوید که بازاری که در آن بازاریابی می کنید واقعاً بزرگ است. در حالت ایده آل، یک صنعت 100 میلیارد دلاری، اگر نه یک صنعت چند تریلیون دلاری.
درس دوم، همه کانال های خوب در نهایت شلوغ و رقابتی می شوند.
مهم نیست که از یک کانال بازاریابی چقدر خوب عمل می کنید، در نهایت، آنقدر خوب عمل نمی کند زیرا الگوریتم ها به شما کمکی نمی کنند. شما فقط باید با آن کنار بیایید. این به این معنا نیست که نباید از آن استفاده کنید و به این معنی نیست که باید تسلیم شوید. این فقط به این معنی است که شما باید تمام کانال های اصلی را دنبال کنید.
درس سوم، برندسازی همه چیز است.
وقتی به کفش های اسپرت فکر می کنید، چه برندی به ذهنتان می رسد؟ احتمالا نایک. مردم بر اساس برند خرید می کنند. روشی که شما برندسازی میکنید این است که به اندازه کافی در تجارت باشید و رویکرد همهکانالی را در پیش بگیرید.
پس باید صبور باشید مطمئنا، شما هنوز باید بازاریابی کنید، اما باید صبور باشید، زیرا با گذشت زمان، برند شما درآمد زیادی را برای شما ایجاد می کند.
درس چهارم، زودتر وارد کانال های جدید شوید. همیشه فکر میکردید که اگر پول داشته باشید، میتوانید زمانی که صحبت از بازاریابی به میان میآید، دیر خریدار شوید؟ درست است، اما گران است و پول همیشه راه شما را به اوج نمیخرد. شما در حالت ایدهآل میخواهید به پلتفرمهای جدید درست زمانی که منتشر میشوند بپیوندید.
مطمئناً، ممکن است در نهایت وقت خود را روی پلتفرمی تلف کنید که ممکن است مانند Clubhouse به جایی نرسد، اما اشکالی ندارد، این یک بازی اعداد است. با زود بودن، یک پای بزرگ به شما می دهد که معمولاً بعداً با پول نمی توان خرید.
درس پنجم، بازاریابی با گذشت زمان بهتر می شود.
نمی توانم تاکید کنم که صبور بودن چقدر مهم است. به یاد دارم زمانی که تجارت را شروع کردم، فوراً نتیجه می خواستم، سپس شروع به مشاوره با شرکت های دیگر کردم و بسیاری از آنها فوراً نتیجه می خواستند. اما بازاریابی به معنای برداشتن گامهای کوچک و تدریجی و رفع مشکل است.
در نهایت، می توانید به جایی که می خواهید برسید، اما یک شبه اتفاق نمی افتد. و اگر شما صبور نباشید و سالها این کار را انجام ندهید، من در مورد پنج، 10 سال به اضافه صحبت می کنم، شرکتی را که می خواهید نمی سازید.
درس ششم، ترافیک همه چیز نیست.
به یاد دارم که یکی از شرکت های اولیه من، Kissmetrics، 10 برابر بیشتر از Mixpanel رقیبمان ترافیک داشتیم. ارزش گذاری ما در آن زمان بسیار کمتر از 50 میلیون دلار بود.
از طرف دیگر، رقابت ما تقریباً 800 میلیون دلار ارزش داشت. این فقط نشان می دهد که ترافیک همه چیز نیست. سوالی که باید از خود بپرسید این است که آیا ترافیک مناسبی دارید؟ آیا آنها را به اندازه کافی خوب تبدیل می کنید؟ آیا محصول یا خدمات شما شگفت انگیز است؟ چون اگر اینطور نباشد، مهم نیست. بله، شما ترافیک بیشتری می خواهید، اما وسواس نکنید زیرا همه چیز نیست.
درس هفتم، بهترین شکل بازاریابی، بازاریابی محصول است.
بازاریابی با ایجاد یک محصول عالی یا خدمات شگفت انگیز آسان تر است. پیمودن مسیر بازاریابی از طریق تبلیغات پولی، سئو، ایمیل، رسانه های اجتماعی و حتی بازاریابی محتوا عالی است، اما چیزی که حتی بهتر از آن داشتن یک محصول یا خدمات شگفت انگیز است. شما نمی توانید مزخرفات را به بازار عرضه کنید. ببخشید زبانم
ببینید، زیرا وقتی یک محصول یا خدمات عالی دارید، بازاریابی دهان به دهان ایجاد می کند. این بسیار ساده تر از خرید مداوم ترافیک و تکیه بر آن است. این فقط شما را تا اینجا می رساند. این چیزی نیست که اکثر شرکت ها روی آن تمرکز می کنند. در عوض، آنها به دنبال یک جایگزین سریع می گردند، که این است: “هی، چند بازدید کننده می توانم بخرم؟” و این راه درستی برای انجام بازاریابی شما نیست.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.