32 قانون افراد موفق + افراد موفق چه ویژگیهایی دارند؟
بیش تر زندگی ام را به مطالعه ی افراد موفق گذرانده ام و متوجه شده ام تفاوت های بین آنها و کسانی که دستاوردهای کمتری دارند چیز خاصی نیست؛ و آن موارد چیزی نیستند که انتظارش را دارید.
تفاوتهای بین این دو گروه ربطی به شرایط اقتصاد آموزش یا وضعیت سنی و شغلی شان ندارد. هرچند این تجربیات و رویدادها یقینا روی آن ها و دیدگاهشان تاثیر می گذارند ولی در نهایت فاکتورهای تعیین کننده ی زندگی شان نیستند میتوانم افراد بی سوادی را نشانتان دهم که در خانواده های از هم گسیخته و در محیطی وحشتناک تربیت شده اند ولی باز هم توانسته اند موفقیتشان را به اوج خود برسانند.
حرف زدن و طرز فکر افراد موفق و روبه رو شدنشان با شرایط چالشها و مسائل مختلف با اغلب مردم متفاوت است؛ و قطعا طرز فکرشان در مورد پول و مادیات هم فرق دارد.
در این مقاله ،صفات خصوصیات شخصیتی و عادتهایی را بررسی میکنیم که آدمهای موفق را همان طور که هستند میسازند در ادامه هم تفسیر من از معنای هرکدام از این طرزفکرها آورده شده است. این باعث میشود تا از انواع عادتها و خصوصیاتی که باید پرورش دهید باخبر شوید و کارمندان و همکارانتان را هم به پرورش آنها اتشوبات می کند.
تنها راه برای موفقیت انجام همان اقداماتی است که افراد موفق انجام می دهند موفقیت با مهارتهای دیگر فرقی ندارد ذهنیت و اقدامات افراد موفق را تکرار کنید تا خودتان هم موفق شوید.
فهرست روشهایی که در ادامه میآید و باید برای موفق شدن اجرا کنید بر پایه ی همان چیزی ست که من در مورد افراد موفق و روش کارشان فهمیده ام.
1. نگرشتان این باشد که من میتوانم
افرادی که نگرش و من میتوانمه دارند در هر موقعیتی این دیدگاه را دارند که هرچه باشد، میشود انجامش داد. آنها دائم از عبارت هایی مثل «میتوانیم انجامش دهیم»، «بیایید انجامش دهیم و بیایید حلش کنیم استفاده میکنند.
عقیده دارند راه حلی وجود دارد این افراد در مورد توجیهات و حل مشکلات صحبت میکنند و چالشها را با یک دید مثبت منتقل میکنند آنها حتی به دلسرد کننده ترین شرایط یا حتى شرایط به ظاهر غیر ممکن با طرز فکر من میتوانم پاسخ میدهند. این نگرش از یک محصول عالی یا قیمت پایین هم ارزشمندتر است و یکی از تنها راه هاییست که میتوانید برای تلاش فوق العاده ی ده برابری اجرا کنید.
اگر نمی خواهید به همه چیز به این صورت نگاه کنید که میشود انجامش ،داد در این صورت در واقع افکار ده برابری ندارید شما باید بپذیرید و به دیگران هم منتقل کنید که راه حل در خود واقعیت وجود دارد.
حتی اگر قرار باشد برای پیدا کردن آن کمی سخت تر بکوشید. این نوع دید و من می توانم را برای ،گفتار ،افکار عمل و پاسخ به تمام کسانی که میشناسید، به کار بگیرید به کل شرکتتان کمک کنید تا این نوع نگرش را نگاه هر روزه شان کنند. حتی از غیر ممکن ترین درخواستها بهره بگیرید و کشف کنید چطور میتوانید با دید «من میتوانم» به آنها پاسخ دهید.
خودتان و همکارانتان را به جایی برسانید که در آنجا پاسخ هایی مثل من میتوانم مشکلی نیست ما از پس آن بر می آییم اه تبدیل به یک عادت شود و هیچ چیز دیگری را حتی قبول هم نکنید.
2. این را باور داشته باشید که من راهش را پیدا میکنم
این دید مکمل نگرش من میتوانم است این دید دوباره به فردی اشاره دارد که همیشه به مسوولیت پذیر بودن و حل مشکلات توجه .دارد حتی اگر مطمئن نیستید چطور باید کاری را انجام ،داد بهترین پاسخ این است که راهش» را پیدا میکنم»؛ نه این که «نمی دانم». هیچ کس برای فردی که نه تنها اطلاعاتی ندارد، بلکه حتی نمی خواهد اطلاعاتی داشته ،باشد ارزش قائل نمیشود این ،جواب باعث اعتبار یا صلاحیت شما نمیشود این ادعا را قبول ندارم که اگر چیزی را نمیدانید باید به دیگران بگویید این کار چه کمکی به اوضاع تان میکند؟ آیا واقعا قصد دارید به ناتوانیتان افتخار کنید یا فکر میکنید بازار یا) مشتریانتان به قدری به صداقت بها میدهند که از شما میخواهند تا اعتراف کنید وقتشان را با شما تلف میکنند؟
میتوانید اعتراف کنید از چیزی خبر ندارید به شرطی که بلافاصله این قول را بدهید که راهش را پیدا می کنید یا کسی را پیدا می کنید که راهش را بداند. اگر در انجام وظایفتان دست روی دست بگذارید راه به جایی نمیبرید به خودتان و دیگران بگویید قصد دارید هر آنچه برای پیدا کردن راهکار لازم است انجام دهید. یکی دیگر از پاسخ هایی که به جای عبارت «من نمیدانم میتوانید بدهید این درخواست است که بگذار مساله را بررسی کنم و راهی برایش پیدا کنم شما هنوز هم صادق هستید، ولی به جای نادانی به این اشاره دارد که برای پیدا کردن راه حل انگیزه دارید.
3. روی فرصتها تمرکز کنید
افراد موفق تمام موقعیتها حتی) مشکلات و شکایات را مثل فرصت میبینند. جایی که دیگران به مشکل بر می خورند افراد موفق می دانند که حل مشکلات یعنی محصول، خدمات و مشتریان جدید؛ و شاید موفقیت مالی یادتان باشد موفقیت یعنی غلبه بر یک چالش ،بنابراین بدون سختی نمیشود موفق شد واقعا مهم نیست با یک چالش مواجهید تا وقتی به نحو مناسبی اوضاع را اداره کنید پاداشش را میگیرید. علاوه بر این هرچه مشکل بزرگتر ،شود فرصت هم بزرگتر می.شود وقتی کل بازار و تمام بازاری ها با مشکلی روبه رو میشوند این مشکل تبدیل به یک عامل همسان ساز بین همه عمل می کند.
در این شرایط تنها کسی که به چشم می آید یک فرد فرصت محور است که آن مشکلات را روزنه ای برای موفقیت میبیند این افراد میتوانند از این مساله ی فعلی شان برای جدا کردن خودشان از دیگران و حکمفرمایی در بازار استفاده کنند. بیشمار موقعیت وجود دارد که اغلب مردم آنها را مثل یک مانع یا هر چیز دیگری میبینند رکود ،بیکاری وضع نامساعد ،مسکن ،اختلافات شکایات مشتریان و تعطیلی شرکتها که اینها فقط موارد محدودی از آنها هستند. اگر بتوانید یاد بگیرید این موقعیتها را به جای ،مشکل مثل یک احتمال ،ببینید همیشه بهترین خواهید بود.
4. عاشق چالشها باشید
در حالی که بیشتر افراد از چالشها متنفرند و از آنها به عنوان دلیلی برای غرق شدن بیشتر در بی تفاوتی استفاده میکنند افراد فوق العاده موفق از چالشها انرژی و انگیزه می گیرند. به نظر من، تصور مغلوب شدن نتیجه ی هرگز تلاش کافی نداشتن برای رقم زدن یک موفقیت کافیست. هر موفقیتی موفقیت بیشتری میآورد و هر باختی احتمال باخت بیشتر را بالا میبرد چالشها تجربیاتی هستند که تواناییهای افراد موفق را تقویت میکنند برای رسیدن به اهدافتان باید به جایی برسید که هر چالشی انگیزه ی حرکتتان .شود.
زندگی ممکن است بسیار بیرحم باشد و افراد ممکن است در طول زمان چیزهای زیادی را از دست بدهند خیلیها به جایی میرسند که در آن هر چالش جدیدی که با آن روبه رو میشوند به طور خودکار ذهنشان آن را معادل یک ضرر تلقی می کند. البته راه هایی برای توانمندسازی وجود دارد تا سختیهایی که در طی زندگی میبینید باعث نشود شانس برخوردی مشتاقانه و با انگیزه با چالشهای جدید از شما گرفته شود وقتی بتوانید یک دید مثبت تر ایجاد کنید از آن موقع به بعد چالش را مثل انگیزه ای برای تلاش می بینید؛ جای این که بهانه ای برای دوری از چیزی تلقی کنید.
باید مجدد به خودتان مفهوم چیزی را که به آن چالش میگویند یاد بدهید و بدانید هر چالشی فرصتی برای برد به همراه می آورد و با خودتان شوخی نداشته باشید؛ برد در زندگی حیاتی ست. در هر دقیقه از هر روز زندگی ذهنتان به طور خودکار بردها، باختها و گرههای زندگی را دنبال میکند و این کار را بر مبنای چیزی که آن را به عنوان نهایت توان خود میشناسید انجام میدهد هرچه برد بیشتری در زندگی داشته
باشید توانتان هم بیشتر میشود و به همین ترتیب بیشتر به چالشها علاقه پیدا می کنید.
5. دنبال حل مسائل باشید
افراد موفق دوست دارند دنبال مشکل بگردند چون میدانند تقریبا تمام مشکلات یک جورهایی برای همه مشترک .است حتی بعضی از صنایع در واقع مشکلاتی ایجاد می کنند تا بتوانند از طریق فروش محصولاتشان به شما آنها را «حل» کنند به تمام چیزهایی که طی سالها به خاطر نیازتان خریده اید فکر کنید آیا واقعا به آنها نیاز داشتید؟ یا متقاعدتان کردهاند مشکلی را که شاید برایتان پیش بیاید حل میکنند؟ واکسن آنفولانزا نمونه ی عالی این جور محصولات .است خیلیها فکر میکنند برایشان ضروری ست اما در این مورد نظرات پزشکی متفاوتی وجود دارد مشکلات برای افراد موفق مثل غذایی ست که به یک آدم گرسنه میدهند با خود میگویند به من مساله ای بدهید و وقتی حلش کردم پاداش میگیرم و شاید به یک قهرمان تبدیل شوم.
هرچه مشکلات و مسائل بزرگتر باشند و هرچه افراد بیشتری از پیدا شدن راه حل بهره مند شوند موفقیت بزرگتری خواهید داشت با جست وجوی مشکل برای حلش مشکلات شرکت ،کارمندان مشتریان و (دولت صرف نظر از این که چه باشد و کجا باشد، خودتان را وارد فهرست افراد موفق کنید جهان پر است از آدمهایی که مشکل دارند؛ و متاسفانه خودشان عامل مشکل.اند یکی از سریعترین و بهترین راهها برای جدا کردن خودتان از توده ی مردم این است که خودتان را به عنوان کسی بشناسانید که اوضاع را بهتر میکند نه بدتر.
6. پافشاری کنید تا موفق شوید
توانایی پافشاری روی یک مسیر مشخص فارغ از موانع رویدادهای غیرمنتظره، خبرهای بد و مقاومت ها برای ادامه ی راسخانه و استوار با یک وضعیت هدف یا اقدام مشخص برخلاف اوضاع موجود ویژگی مشترک کسانی هست که به پایان راه می رسند. مطمئن باشید پافشاری من حداقل بیش تر از استعداده است. این خصوصیتی نیست که مردم داشته باشند یا نداشته باشند؛ چیزی ست که میشود و باید آن را پرورش داد. ظاهرا کودکان این صفت را ذات نشان می دهند تا وقتی به واسطه ی اجتماعی شدن آداب فرزندداری والدین یا هر دو اینها متوجه میشوند اغلب مردم به این شکل عمل نمیکنند ولی این ویژگی برای تبدیل کردن هر رویایی به واقعیت لازم است.
چه یک فروشنده باشید یا یک شهروند کار فرما یا کارمند باید یاد بگیرید چطور در هر موقعیتی پافشاری داشته باشید انگار این سیاره نوعی نیرو یا میل طبیعی دارد (تقریبا مثل جاذبه که توانایی پافشاری انسانها را به چالش میکشد. تقریبا شبیه این است که جهان فقط سعی میکند تا حین این که به رویارویی با شما ادامه میدهد، بفهمد شما از چه چیزی خلق شده.اید میدانم هر کوششی که میکنم مرا ملزم میکند با تلاشی ده برابری پافشاری کنم تا تمام سختیها و مقاومتها شکل حمایت به خود بگیرند.
سعی ندارم مقاومتها را از بین ببرم؛ فقط مدام تکاپو میکنم تا وقتی مسیر تغییر کند و عقایدم جای ،مردد شدن حفظ شوند مثلا شخصی در فیسبوک مزاحم من بود که تلاش کردم حمایتش را جلب کنم ولی نتوانستم به جای پاک کردن آن شخص نظر فالوئرهایم را در مورد این شرایط پرسیدم و گذاشتم خودشان حساب آن طرف را برسند و بعد از من حمایت کنند اگر چیزی به حمایت کردن از من منجر نشود، خیلی راحت به حدی با موفقیت زیاد روی آن اصرار میکنم که هر نوع مقاومت به جامانده ای از بین
برود.
سماجت و پافشاری مزیت بزرگ کسانی ست که قصد دارند موفقیتشان را پرورش دهند؛ چون اغلب افراد دیگر توانایی ذاتی شان در پافشاری را رها می کنند. وقتی به خودتان دوباره یاد میدهید تا هر کار ضروری را برای اطمینان از حفظ بهترین وضعیت روانی عاطفی و مالی انجام دهید خودتان را در فهرست موفق ترینها خواهید دید.
7. ریسک کنید
وقتی در تگزاس ،بودم مردی که کنارم نشسته بود ،گفت این باشگاهها همیشه درآمد دارند، چون مردمی که در چنین جاهایی بازی میکنند هیچ وقت به قدری ریسک پذیر نیستند که آنها را مغلوب کنند به شما اصلا پیشنهاد نمیکنم بروید بیرون و تلاش کنید تا پرریسک ترین کار دنیا را انجام دهید؛ بلکه حرف آن مرد یادآور این بود که چه تعداد از ما مردم یاد گرفته ایم بی خطر بازی کنیم محافظه کار باشیم و هیچ وقت به طور واقعی و از راهی قابل توجه مطالب آن نباشیم.
زندگی یک معامله ی بزرگ متفاوت با معامله هایی که در این باشگاهها میکنند نیست؛ شما باید چیزی از خود در بازی بگذارید تا چیزی از آن نصیبتان شود در مقطعی مجبور میشوید ریسک کنید و موفقها در هر روز زندگیشان به این صورت هستند در باشگاههای بسیار بزرگ زندگی و کاره آیا واقعا به قدری ریسک کافی می پذیرید تا موفقیتی که می خواهید و نیاز دارید.
برای خود بسازید؟ بیشتر افراد هیچ وقت به اندازه ی کافی سعی نمیکنند شناخته شوند، توجهات را به خود جلب کنند و حرکتی بزرگ کنند؛ آنها سعی میکنند اعتبارشان موقعیت شان یا جایگاهی را که قبلا به دست آورده اند، حفظ کنند. افراد موفق دوست دارند خطر کنند؛ همه چیزشان را داخل بازی بیاورند و فارغ از نتیجه بدانند که میتوانند برگردند و دوباره آن کار را انجام دهند به خودشان اجازه میدهند تا دنیا از آنها انتقاد ،کند به آنها توجه کند و آنها را ببیند؛ در حالی که ناموفقها از
حرکت پرهیز میکنند و دنبال خطر .نیستند این مثل قدیمی را به یاد داشته باشید که
د هر که طاووس خواهد جور هندوستان کشده. حالا لازم است خانواده و دوستانتان را در ریسک پذیری و دست کشیدن از محافظه کاری، حامی خود کنید.
8. غیر منطقی باشید
نه، این اشتباه نیست؛ میگویم غیر منطقی باشید در ،کتابم فروش برای بقا این مفهوم را تعریف کرده ام که فروشندگان موفق باید برای به سرانجام رساندن فروششان با مشتری غیر منطقی باشند. این مساله چیزی را که اغلب مان یاد گرفته ایم که منطقی و معقول باشید به چالش میکشد برای غیر منطقی بودن باید بدون ملاحظات عقلانی و انه براساس واقعیت های عملی اقدام کنید.
بله این همان کاری ست که از شما می خواهم وقتی بیشتر مردم این تعریف را میبینند گیج میشوند و فکر میکنند به آن ها میگویم دیوانه باشند. ولی افراد موفق درک میکنند که عمل کردن بدون دلیل و منطق چقدر حیاتی ست. میدانند نمیتوانند براساس واقعیات توافق شده عمل کنند. اگر هم بتوانند «محال» های پذیرفته شده هیچ وقت برای شان ممکن نمی شوند. برای آن که ده برابری باشید باید غیر منطقی فکر و تلاش کنید.
در غیر این صورت، به ته همان مسیری میرسید که دیگران میرسند؛ مجبور میشوید با پسمانده های افراد موفق به زندگیتان ادامه دهید. غیر منطقی بودن به معنای نداشتن تعادل ذهنی نیست بیایید رور است ،باشیم چه کسی تا به حال دیوانه بازی در نیاورده (است بلکه به این معناست که «عقلانیت منسوب به اقدامات منطقی که هیچ وقت شما را به خواسته هایتان نمی رسانند. تایید نکنید.
بیشتر مردم جهان براساس مجموعه ای از قوانین احمقانه بی فایده و منطقی رقابت میکنند که فقط از این طریق میتوانند مثل یک اسیر در بند اسارت با خستگی قدم بردارند درباره اش فکر کنید آیا اگر کسی کاری نکرده بود که دیگران به آن برچسب «غیرمنطقی» بزنند الان ،ماشین هواپیما سفر به فضا، تلفن و اینترنت علاوه) بر هزاران چیز دیگری که آنها را دست کم میگیریم داشتیم؟ اگر اشتیاق غیر منطقی بودن نبود انسان هرگز کارهای استثنایی نمی.کرد. پس شما هم یکی از همان کسانی باشید که غیر منطقی..اند این عده معمولا کسانی هستند که تغییر بزرگی در جهانمان ایجاد میکنند.
پیشنهاد مطالعه: درآمد از یوتیوب
9. خود را در خطر قرار دهید
از وقتی بچه بودم دیگران سعی میکردند مرا از خطر دور نگه دارند. مواظب باش
تکیه کلامی ست که والدین دارند و دائم دنبال خریدن چیزهایی هستند که برای حفاظت کودکان ساخته شده است. متاسفانه خیلیها به جایی میرسند که در آن به قدری به دوری از خطر مصمم میشوند که دیگر به معنای واقعی زندگی نمیکنند! اگر به گذشته ی زندگیتان نگاه کنید احتمالا میبینید با مراقب بودن نسبت به خطرکردن به یک اندازه یا) حتی بیشتر به خودتان ضرر زده اید.
به آخرین باری که ضربه خورده اید فکر کنید شاید سعی میکردید پیش از اتفاق از چیزی درست حفاظت کنید مراقب بودن مستلزم این است که کارهایتان را با احتیاط انجام دهید؛ و به هیچ وجه با محتاط بودن نمیتوانید فعالیتی ده برابری داشته باشید. برای تلاش فوق العاده باید احتیاط را دور بیندازید، حتی اگر در مسیر خطر قرار بگیرید.
کار با انسانهای قدرتمند به صورت ذاتی خطرناک است میخواهید یک میلیاردر برای کارتان سرمایه گذاری کند؟ آیا درآمد یک میلیون دلار در سال نمیخواهید؟ نمیخواهید شرکتتان معروف شود؟ اگر میخواهید پس باید تمایل به خطرپذیری داشته باشید چون در هر کدام از این موقعیتها انتظار بیشتری از شما میرود برای انجام یک کار ،بزرگ باید خطر را بپذیرید راه اطمینان از مغلوب نشدن در برابر خطر این است که
به قدر کافی آموزش ببینید تا بتوانید وارد میدان شوید و قهرمان بیرون بیایید.
پیشنهاد مطالعه: سرنا امینی
10. ثروت بسازید
کنید آنها صرفا با تملک این ،اموال درآمدزایی میکنند و ،بعد برای خود ثروتی جمع
نگرش نسبت به ،ثروت یک تفاوت بین افراد موفق و ناموفق از نظر مالیست که به طور خاصی مهم و قابل توجه است فقرا باور دارند باید برای درآمدزایی کار کنند و بعد، زندگی شان را یا با خرج پولشان برای هیچ چیز با اهمیتی بگذرانند یا برای حفظ زندگی شان پولشان را همانند یک احمق نگه دارند. افراد بسیار موفق می دانند که پول خلق میشود.
آنها به فکر خلق ثروت از طریق تبادل ایده ها محصولات، خدمات و راهکارهای جدید .هستند افراد بسیار موفق درک میکنند محدود به کمبودها نیستند. می دانند پول فراوان است و برای آنهایی که محصولات خدمات و راهکارها را امی سازند. سرازیر می شود؛ و ثروت محدود به اندوخته ی پولی نیست. هرچه به جریانهای پولی بزرگ نزدیکتر میشوید شانستان برای تولید ثروت در قبال تلاش خودتان بهتر می شود.
به درآمدزایی و ایجاد ثروت فکر کنید، نه به حقوق گرفتن و حفظ داراییها. کشف کنید چطور از طريق تبادل ایده های بزرگ خدمات با كيفيت وحل موثر مسائل ثروت بسازید.
مثلا به رفتار بانکهای قدرتمند نگاه کنید. آن ها از طریق روشهایی که بقیه ی افراد را مجبور میکند تا به آنها پول دهند یا از آنها وام بگیرند دارایی جمع میکنند. به روش ثروتمندان برای تملک املاکی که دیگران برای اجاره ی آنها پول میدهند، فکر می کنند.
کسانی که در شرکت شان سرمایه گذاری می کنند هم همین کار را می کنند تا نه بر درآمدشان که بر داراییشان اضافه کنند. از سوی دیگر ناموفقها پولشان را خرج چیزهایی میکنند که ثروتمندان برای ثروت اندوزی استفاده میکنند. درآمد مالیات دارد؛
ولی ،دارایی نه یادتان باشد لازم نیست پولی بسازید» پول از قبل وجود دارد. پول واقعی هیچ کمبودی ندارد؛ فقط کسانی که ثروتی برای خود میسازند، کم شده اند. توجهتان را از نگهداری سرمایه به ایجاد ثروت معطوف کنید و همانطور فکر کنید که افراد موفق فکر میکنند.
پیشنهاد مطالعه: یوتیوبر های ایرانی
11. فورا اقدام کنید
این جمله کاملا همان چیزیست که کتاب در مورد آن نوشته شده است امیدوارم تا به حال بخش عمده ای از آن به شکل واضح این منظور را رسانده باشدا). افراد بسیار موفق به قدر باورنکردنی تلاش میکنند فارغ از این که این تلاششان چه باشد، به ندرت پیش میآید که این افراد کاری نکنند؛ حتی وقتی در تعطیلات هستند از همسر یا خانواده شان بپرسید!). حالا چه به واسطه ی مجاب کردن دیگران برای انجام کاری برای خودشان باشد یا جلب توجهشان به سمت محصولات یا ایدههای خودشان یا فقط ساختن چیزی تکراری در تمام طول ،روز در هر حال افراد موفق دائما زیاد تلاش می کنند؟
آن هم قبل از این که کسی حتی اسم شان را بشنود ناموفقی ها درباره ی نقشه هایشان حرف میزنند ولی هیچ وقت سراغ عملی نمی روند که ادعا می کنند قصدش را دارند؛ دست کم نه به قدری که در هر صورت به خواسته شان برسند. افراد موفق فرض میکنند دستاوردهای آیندهی آنها به سرمایه گذاری در اقداماتی بستگی دارد که ممکن است امروز نتیجه ای نداشته باشند. ولی اگر دائم و با پشتکار انجام شوند، دیر یا زود به ثمر مینشینند. تلاش فوق العاده تنها چیزی ست که میدانم میتوانم به انجامش از جانب خودم متکی باشم حتی در مواقع سخت توانایی شما در تلاش کردن عامل مهمی در تعیین موفقیت احتمالی تان است و در ضمن انضباطی است که باید هر روز برایش وقت بگذارید.
این یک نعمت یا یک خصلت ،نیست این طور نیست که بگوییم من به قدری و خوش شانس بوده ام که آن را دریافت کردم یا به ارث بردم عادتی است که باید پرورش پیدا کند تنبلی و تلاش نداشتن از نظر من جزو مشکلات اخلاقی اند. فکر نمیکنم تنبل بودن برایم درست یا قابل قبول باشد تنبلی یک نقص شخصیتی» نیست که از یک بیماری ناشی شود، درست همان طور که یک آدم پرتلاش هم خوشبخت بودنش به خاطر این نیست که استعدادش را داشته است.
هیچ کس برای دو سرعت یا دو ماراتن متولد نشده ،است همان طور که این طور نبوده که بعضی از افراد برای این به دنیا آمده باشند که بیش از بقیه تلاش کنند ذاتی نیست). تلاش برای ساختن موفقیت ضروری ست و میتواند یک خصوصیت مطرح باشد که بتوانید از طریق آن فهرستی از آدم های موفق تهیه کنید. فارغ از این که چه کسی باشید یا تا به حال در زندگی چه کاری کرده باشید میتوانید برای ارتقای سطح موفقیتتان این عادت را پرورش دهید.
12. همیشه بگویید «بله»
برای این که با علاقه در زندگی و کارتان به دنبال موفقیت ،باشید باید به همه چیز بله بگویید این همان کاری ست که آدمهای موفق بارها و بارها انجام میدهند؛ نه به این جهت که میتوانند بلکه چون انتخاب میکنند که به همه چیز جواب مثبت بدهند. آنها مشتاقانه در زندگیشان فعالیت میکنند و درک میکنند که کلمه ی «بله» حیات و امکانات بیشتری در زندگی برایشان دارد؛ و مشخصا نسبت به «نه» گفتن بسیار مثبت تر است.
وقتی مشتری از من درخواست کاری دارد میگویم «بله، خوشحال می شوم يا ما يلم یا می خواهم این کار را برای تان انجام دهم یک جمله برای خودم دارم که «هیچ وقت «نه» نمیگویم تا وقتی مجبور باشم برای نه گفتن این روش عالی ست (یعنی در صورتی نه بگویید که کاملا لازم باشد).
وقتی به شما اجازه ی انتخاب بین انجام دادن یا ندادن کاری داده میشود همیشه بگویید بله زندگی یعنی زنده بودن؛ انجام چیزی که دائم به آن نه ،بگویید غیر ممکن میشود. گرچه خیلیها میگویند لازم است بدانیم به چه چیزی نه میگوییم واقعیت این است که اغلب مردم خطر نمیکنند و تجربه کافی در زندگی به دست نمی آورند.
آنها از پذیرش چیزها و تجربههای جدید به اندازه ای که باید بپذیرند پرهیز میکنند میدانید که شما برای هر اقدامی یک «نه» خود بخودی در درونتان دارید؛ نه ای که در پس آن صد دلیل برای توجيه نتوانستن لزوم نداشتن یا وقت نداشتن برای انجام آن کار میآورید.
این کار را امتحان کنید بله گفتن را تا زمانی ادامه دهید که آنقدر موفق شوید که مجبور شوید «نه» را هم به سلاحهایتان اضافه کنید و زمان و تلاشتان را مدیریت کنید. تا آن زمان بله گفتن را به بخشی از عادتهای موفقیت سازتان تبدیل کنید. به بچه ها، همسر ،مشتریان رییس و مهمتر از همه به خودتان بله .بگویید این بله گفتن شما را به ماجراهای جدید راهکارهای جدید و سطوح جدید موفقیت سوق میدهد.
13. از روی عادت تعهد دهید
افراد موفق به طور کامل و دائم به فعالیت متعهد هستند این بحث به مفهوم «با تمام توان تلاش کردن که قبلا در موردش توضیح دادم برمی گردد. علاوه بر این، به عمل کردن با سطحی از خطر و پرهیز از خطر نکردن هم ربط پیدا میکند آدمهای ناموفق به ندرت کاملا به کاری متعهد میشوند آنها همیشه از «سعی کردن» میگویند و وقتی تعهد میدهند معمولا قصد انجام کارها و تکرار عادتهای مخرب را دارند. تعهد در واقع یکی از چیزهایی ست که با کمبود آن روبه رو هستیم. افراد و سازمانهای زیادی نمی توانند نسبت به فعالیت ها وظايف بدهی ها و مسوولیت های شان تعهد کامل داشته باشند و تا آخر کار متعهد .بمانند.
برای موفق شدن لازم است از آزمایش کردن دمای آب دست بکشید و فقط در آن شیرجه بزنید! وقف کردن خود برای کاری تا پایان انجامش به این معناست که هیچ وقت عقب نشینی نمیکنید. درست مثل زمانی که در پهنه ای از آب میپرید؛ وقتی تصمیم میگیرید این کار را انتخاب کنید نمی توانید وسط برش جلوی خودتان را بگیرید.
من کسی را که میتواند کاملا متعهد ،شود به کسی که هر روز برای انجام کاری کاملا آموزش میبیند ترجیح میدهم تعهد نشانه ی آن است که فرد خودش را کاملا برای موقعیت مشکل یا اقدامی گرو می گذارد. افراد موفق از قبل مشکلات را می بستند و قادرند تمرکزشان را روی قولی که به خودشان یا بقیه دادهاند حفظ کنند مدام نتیجه یا تلاش شان را زیر نظر دارند.
وقتی من متعهد می شوم تا موفقیت را برای خودم خانواده،ام پروژه ام یا شرکتم تضمین کنم یعنی هرکاری را که لازم باشد انجام میدهم تا آن ضمانتی را که داده ام جامه ی عمل بپوشانم و به تعهدم عمل کنم تعهد چیزی نیست که بتوانید برایش بهانه بتراشید یا چیزی نیست که سر آن مذاکره کنید یا بتوانید از آن پا پس بکشید. کاملا تعهد بدهید انگار از قبل انسانی موفق هستید. آن تعهد را به تمام کسانی که با آنها و) برای آنها کار میکنید ثابت کنید.
14. تا آخر راه بروید
همان طور که در مراکز ترک اعتیاد میگویند «اقدامات ناتمام هیچ چیزی برای مان ندارند» این جمله برای متقاضیان خدمات این مراکز به این معنی ست که اگر در حال نوشیدن یا کشیدن باشید حتی یک (ذره نمیتوانید از خمودگی دربیایید. در دنیای موفقیت و دستاوردها اقدامات ناتمام هیچ چیزی از نظر نتیجه برایمان ندارند؛ به جز از پادرآمدن کسی که خودش را درگیر اقدامات ناتمام میکند به همین خاطر اغلب افراد از کار جوری یاد میکنند که انگار یک بیماری ست فقط آنهایی که تا آخر راه میروند و همه چیز را تا پایانش انجام میدهند که تجربه کسب کنند باید پاداششان را بگیرند.
تا وقتی کاری به موفقیت تبدیل نشده یعنی انجام نشده .است تا وقتی مشتری بالقوه را به مشتری یا سرمایه گذار بالقوه را به سرمایه گذار تبدیل نکرده اید مسیر را تا آخر نرفته اید شاید این حرف سنگین به نظر برسد ولی اگر به یک مشتری پنجاه دفعه زنگ زدید و معامله انجام نشد مثل این است که اصلا با او تماس نگرفته اید. در این نقطه است که افراد منطقی میشوند و در نتیجه موفق نخواهند شد. به غیر منطقی بودن و رفتن تا آخر خط متعهد شوید هیچ بهانهای را نپذیرید دلسرد شدن
کاملا ممنوع!
15. روی حال تمرکز کنید
فقط دو زمان برای موفقیت وجود دارد حال و آینده آدمهای ناموفقی بیش تر وقت شان را صرف گذشته و در نظر گرفتن آینده به عنوان فرصتی برای به تعویق انداختن میکنند. و زمان حال آن دورانی ست که آدمهای موفق اغلب از آن برای ساختن آینده ای بهره میگیرند که برای تسلط در حوزه ی کاریشان خواهان آن هستند شما نمیتوانید کاری را که آدمهای ناموفق میکنند انجام دهید یعنی نمیتوانید از هر بهانه ای که آنها در ذهن شان دارند استفاده کنید یا کارهایی را که باید فورا انجام دهید به تعویق بیندازید. در عوض باید در حالی که دیگران فکر میکنند برنامه ریزی میکنند و کارهای شان را به تعویق می اندازند ،انضباط مهارتهای پیش رفتن و دستاوردهایی را که از انجام تلاش فوق العاده به دست میآیند کسب .کنید اقدام فوری به موفق ترینها امکان میدهد آینده ی مورد نظرشان را طراحی کنند موفقها درک میکنند باید الان مدام تلاش کنند. میدانند ،تعلل بالاترین ضعف است.
قانون ده برابر ملزمتان میکند فوق العاده و فورا تلاش کنید کسی که انجام کاری را که همین الان میتواند انجامش ،دهد عقب میاندازد هرگز انگیزه و اعتماد به نفسی که نتیجه ی آن است به دست نمی.آورد مثلا یک بار به کارکنانم گفتم میخواهم هر کدام شان (حتی آنهایی که پستهای اداری (دارند پنجاهبار تماس بگیرند.
بلافاصله نشانه های ترس روی صورتشان ظاهر شد؛ انگار انجام این کار کاری که مجبور بودند با
هر کار دیگری که داشتند انجامش ،دهند برایشان غیر ممکن بود به همین خاطر به آنها گفتم «سی دقیقه وقت دارید شروع کنید ،بعد به دفترم رفتم و در عرض بیست و دو دقیقه بیست و هشت تماس گرفتم شما نمیتوانید حتی یک ثانیه اجازه ی نگران شدن یا تجزیه و تحلیل کردن برای به تاخیر انداختن کارها را در شرایطی مثل این به خود .بدهید چون هر ثانیه که صرف فکر کردن میکنید ثانیه ای از تلاش و عملی ست که در حال تلف کردنش هستید!
قطعا وقتی دست از ،فکر کردن محاسبه و تعلل بردارید و فقط به کارتان ادامه دهید و کار در زمان حال را عادت خودتان کنید شگفت زده میشوید که چقدر میتوانید کار کنید. هرچند شاید این کار باعث شود احساس کنید مدام در حال تلاش کردن هستید این) باعث میشود بیش از اندازه در زمان حال باشید در ،ضمن تلاش کردن را برایتان تبدیل به عادت میکند تلاش لازم است و هیچ زمانی ارزشمندتر از حال نیست.
در حالی که دیگران سعی دارند بفهمند چطور کاری را انجام دهند شما از قبل آن را تمام کرده اید کسی که با ثبات قدم بیشتری به کارش ادامه میدهد در حقیقت مجموعه مهارتهایش را از این که صرفا برای خود نگه دارد و آنها را تعدیل کند، به وضعیت بهتری میرساند خودتان را تربیت کنید تا در حال کار ،کنید، نه بعدا؛ و مطمئن باشید حجم تلاشی که میکنید به سرعت کیفیت کارتان را زیاد می.کند. و ادارتان میکند تا با عقیده ی راسخ و قطعیت بیش تر گام بردارید.
16. شجاعت نشان دهید
شجاعت یک خصوصیت ذهنی یا روحی ست که فرد را وامیدارد تا به جای ترسیدن با شرایط خطرناک روبه رو .شود به ندرت پیش میآید قبل از آن که یک رویداد فرد را وادار به اقدامی به این شکل ،کند احساس شجاعت کند یا به او شجاع بگویند بلکه در پی اقدام با وجود ترسش او را با این خصوصیت یاد میکنند. سربازان و قهرمانان هیچ وقت قبل از تحمل سختی ها به خود شجاع و دلیر نمیگویند. آنها فقط کاری را میکنند که باید در آن لحظه انجام دهند.
اغلب می بینید افراد موفق با کوهی از اعتماد به نفس و اعتقاد راسخ احساس راحتی و حتی شاید کمی غرور قدم بر میدارند قبل از این که به این فکر کنید که آنها یک جورهایی متفاوت هستند باید درک کنید آنها این ویژگیها را در نتیجه ی تلاش کردن به دست آوردهاند هرچه بیشتر کارهایی کنید که خودتان را کمی بترسانند دیگران بیش تر شما را شجاع میدانند و آن وقت جذب شما می شوند. شجاعت به ذهن کسانی میآید که وارد عمل میشوند نه کسانی که معطل میکنند، منتظر میمانند و بعد هم کاری نمی.کنند تنها راه برای بهبود این خصوصیت تلاش کردن است. هرچند شاید بیش تر کردن مهارتها و اعتماد به نفستان را یاد بگیرید ولی شجاعت فقط با اقدام کردن به دست میآید؛ به خصوص اقدام به کارهایی که از انجام دادن شان هراس دارید. چه شخصی با کسی که به راحتی تسلیم ترسش میشود کار میکند یا از او
حمایت میکند؟ چه کسی در پروژه ای که کارکنانش با اعتماد به نفس و شجاعت کار نمیکنند، سرمایه گذاری میکند؟
تازگی ها با کسی مصاحبه میکردم که از من پرسید «آیا هیچ چیزی شما را نمیترساند؟». این سوال باعث تعجبم شد چون میدانم گاهی ترس را تجربه میکنم. فرض را بر این میگذارم که باید جوری به نظر بیاید که من نترسیده ام چون تلاشی فوق العاده (چهارمین سطح تلاش دارم و شما هم قطعا همین طور عمل میکنید. حمله کنید حکمفرمایی ،کنید تمرکزتان را روی آینده بگذارید و بعد دائم اقدامات تان را تکرار کنید؛ به این صورت شجاعتتان هم رشد خواهد کرد کاری که شما را میترساند، مکرر انجام دهید و رفته رفته آن کارها کمی کمتر شما را میترسانند؛ تا وقتی به قدری به آنها عادت میکنید که خودتان تعجب میکنید چرا از اول از آنها میترسیدید
17. از تغییرات استقبال کنید
آدم های موفق تغییر را دوست ،دارند در حالی که آدمهای ناموفق هرکاری که از دستشان برآید میکنند تا چیزی تغییر نکند چگونه میتوانید موفقیت ساز شوید وقتی سعی دارید جلوی تغییر هر چیزی را بگیرید؟ این کار غیر ممکن است.
هرچند هیچ وقت نمی خواهید چیزهایی را که برایتان کار میکنند و جواب میدهند، عوض کنید ولی باید همیشه دنبال راههایی باشید تا کاری را که در حال انجامش هستید بهبود بدهید. موفقها با دقت حواسشان به اتفاقات آینده است آنها دنبال تحولات بازار بالقوه ی آیندهاند و جای آن که این تغییرات را نپذیرند به استقبالش میروند. موفقها به چگونگی تغییر جهان نگاه میکنند و این بینشها را برای فهمیدن شیوه ی بهبود عملکردشان و فهمیدن این که چگونه میتوانند برتریشان را بیشتر کنند به کار میبرند آنها هیچ وقت با موفقیت دیروزشان زندگی نمی.کنند میدانند که باید به انطباق پذیری با تغییرات ادامه دهند یا همیشه پیروز باقی نمی مانند تغییر چیزی نیست که در مورد آن مقاومت کنید؛ چیزی ست که باید بتواند ذوق و شوقتان را حفظ کند.
استیو جابز» بنیان گذار ،اپل نمونهی عالی این جور افراد است. محصولاتش را قبل از این که رقیبش بتواند به او برسد یا مصرف کنندگانش از آنها زده شوند، تغییر میداد.
تمایل به پذیرفتن تغییر یک ویژگی مهم آدمهای موفق است.
18. روش درست را پیدا و اجرا کنید
موفق ها می دانند میتوانند روشی که جواب می دهد و روشی را که جواب نمی دهد. پیدا و سبک و سنگین ،کنند در حالی که ناموفقها فقط روی تلاش سخت» تمرکز می کنند. روش درست شاید پایه گذاری یک برنامه ی ارتباط با جامعه در یک بازار رکودی باشد، ابزاری درست در اختیار مصرف کنندگان بگذارد یا مدیریت را وادار کند تا قویترین روابط را برقرار ،کند بهترین سرمایه گذاران اولیه را گیر بیاورد یا باکیفیت ترین کارکنان را به خدمت بگیرد موفقها از هر روشی که استفاده کنند به تلاش سخت فکر نمیکنند هرچند) یقینا از تلاش سخت فراری نیستند در عوض یاد میگیرند چگونه هوشمندانه کار کنند و وضعیت را با پیدا کردن و استفاده از روش درست کنترل کنند تا وقتی موفق شوند ناموفقها همیشه کارکردن را سخت میبینند چون هیچ وقت به قدر کافی وقت نمیگذارند تا رویکردشان را بهبود دهند و کار را بر خود آسان تر کنند. من به عنوان یک فروشنده سه سال اول زندگی ام را سخت تلاش می کردم و در بهترین حالت تکوتوک نتیجه ای میگرفتم بعد دو سال و هزاران دلار را برای بهبود روش کارم اختصاص دادم و بعد از آن فروشندگی برای من فقط یک شغل نبود! آدمهای موفق برای بهبود خود ،وقت انرژی و سرمایه می.گذارند در نتیجه به این توجه نمیکنند که چقدر سخت تلاش می کنند بلکه به ارزشمندی نتایج کارشان توجه میکنند. وقتی در حال پیروزی هستید چون روشتان را به شکلی بی نقص اجرا
کرده اید، احساس نمیکنید در شغلتان کار کرده اید بلکه احساس موفقیت میکنید و
هیچ چیز طعمی به خوبی پیروزی به دست آمده از موفقیت ندارد.
19. ایده های سنتی را بشکنید
موفق ترینها در بین افراد موفق فقط به تغییر خشک و خالی قانع نیستند و طرز فکرهای سنتی را به چالش میکشند به شرکتهایی مثل ،گوگل اپل و فیسبوک که نگاه کنید میبینید سنتها را به چالش میکشند و راههای جدیدی برای انجام کارها خلق می کنند آنها هرچه را که قبلا جواب داده بود درهم میشکنند تا به جایگاه بهتری دست پیدا .کنند موفق ترینها به دنبال ایجاد سنتهای جدید هستند؛ نه پیروی از سنت های تثبیت شده زندانی افکاری نباشید که دیگران آنها را پذیرفته اند. راهی برای بهره بردن از طرز فکر سنتی که مانع حرکت دیگران میشود پیدا کنید.
به موفقها «رهبران فکری میگویند که آینده را با آینده نگری طراحی میکنند. اولین شرکتم را با ایده شکستن ایدههای سنتی که یک صنعت از مدتها قبل پذیرفته بود با اثبات راهی بهتر برای توجه به مشتریان ساختم افراد خیلی موفق به شیوه ی انجام همیشگی کارها در گذشته اهمیت نمیدهند برای آنها مهم پیدا کردن راههای جدید و بهتر است به این توجه میکنند که چرا ،خودروها ،هواپیماها روزنامه ها و خانه ها در طی پنجاه سال گذشته به این اندازه کم تغییر کردهاند و سعی میکنند راه هایی برای ایجاد بازارهای جدید پیدا کنند حواستان باشد این افراد این توانایی را هم دارند که ضمن آن که در مورد ایده های متعارف بحث کنند و محصولات جدید را به بازار بیاورند ساختار فعلی شرکت شان را حفظ کنند. آنها صرفا برای تغییر کردن تغییری را پیشنهاد
نمی دهند؛ بلکه برای طراحی ،محصولات روابط و محیطهای بهتر تغییر را پیشنهاد
می دهند آدمهای موفق تمایل دارند سنتها را به چالش بکشند تا راههای جدید و بهتری برای تحقق اهداف و رویاهایشان کشف کنند.
20. هدف محور باشید
هدف یک آرمان مطلوب است چیزی) که معمولا هنوز باید به دست آورید که شخص یا یک شرکت برای پیشرفت به آن نیاز دارد افراد موفق فوق العاده هدف محورند و همیشه بیشتر از مشکل به هدف توجه می.کنند به نظر میرسد آنها به خاطر تعهد و تمرکز روی هدف میتوانند غیر ممکن ها را ممکن .کنند افراد بسیار زیادی برای برنامه ریزی چیزی که قرار است از مغازه ی خواروبارفروشی تهیه کنند، بیش از انجام مقدمات برای مهمترین اهداف زندگیشان وقت می.گذارند اگر تمرکزتان روی اهدافتان را حفظ نکنید زندگیتان را صرف رسیدن به اهداف دیگران خواهید کرد؛
به خصوص آنهایی که هدف محورند.
برای من هدف به شکل باورنکردنی مهم است. هرروزم را با یادداشت کردن و مرور اهدافم شروع و تمام میکنم هربار که با شکست یا چالشی روبه رو میشوم یک برگهی یادداشت برمیدارم و اهدافم را مجدد روی آن مینویسم این کار کمکم میکند تا تمرکزم را روی مقصد اهداف مورد نظرم حفظ کنم؛ عوض این که به خاطر سختی
9
شکستم این دست و آن دست .کنم توانایی حفظ تمرکز روی اهداف و حفظ تمایلتان برای رسیدن به اهداف برای موفقیت حیاتی ست. هرچند سعی میکنم روی حال تمرکز کنم ولی میخواهم بیشتر توجهم را روی تصویر بزرگتری از اهدافم متمرکز کنم، نه فقط کاری که الان در حال انجامش هستم.
21. یک ماموریت داشته باشید
در حالی که ناموفقها زندگیشان را صرف فکر کردن به شغلشان میکنند، آدمهای موفق به فعالیتهایشان به این دید نگاه میکنند که انگار یک ماموریت حیاتی دارند؛ نه کار یا صرفا «وظیفه» کارمندان ، کارفرمایان کارآفرینان و تغییر دهندگان موفق بازار فعالیتهای روزمرهشان را جزیی از یک ماموریت مهمتر میدانند که اوضاع را به طور قابل ملاحظه ای تغییر میدهد آنها همیشه در حال بزرگتر فکر کردن هستند و یک هدف عظیم را در نظر میگیرند تا به آن دست پیدا کنند.
تا وقتی به شغلتان مثل یک ماموریت نگاه نکنید آن را «فقط به یک شغل» خلاصه میکنید باید انجام هر فعالیتی را با این نگرش متعصبانه بپذیرید که انجامش دنیا را برای همیشه تغییر خواهد داد هر تماس تلفنی ،ایمیل مراجعه حضوری برای فروش جلسه ارائه و هر روزی را که در دفترتان میگذرانید به عنوان شغل نبینید، به عنوان خواستی ببینید که به خاطر آن برای همیشه مشهور خواهید شد تا وقتی این نگرش را به کار نگیرید برای همیشه درگیر شغلتان میمانید؛ احتمالا درگیر شغلی که چندان
راضی کننده نیست
22. انگیزه ی بالایی داشته باشید
انگیزه به این معناست که شما برای انجام یک کار علاقه مند هستید. برای موفقیت لازم است به سمت اقدام یا اقداماتی تحریک تهییج و کشانده شوید. هرچند تعریف انگیزه اشاره دارد که پشت هر اقدامی دلیلی وجود دارد مطالعه ی آدمهای موفق هم روشن می کند که انگیزه ی تلاش و فعالیت زیادشان هدف محوری و ماموریت محوری آنهاست.
آدمهای ناموفق انگیزهی پایینی نشان میدهند سرگردان هستند و شفافیت یا هدف ندارند هدف والا برای تلاش ده برابری و پافشاری به طور واضحی لازم است. انگیزه ای که برای چند ساعت یک روز یا یک هفته دوام آورد انگیزه نیست؛ این کاری ست که شما هر روز برای تداوم اقدام خود و حرکت به سمت هدفتان انجام می دهید افراد بسیار موفق به صورت مستمر دنبال دلایلی برای حفظ همیشگی انگیزه شان برای سطوح جدیدتر موفقیت اند شاید به همین خاطر باشد که افراد موفق هیچ وقت راضی نمیشوند همین طور که اهداف جدید دائم وادارشان میکند تا به جلو پیش روند به این اهداف جدید میرسند و بعد برای دور بعد دوباره هدفی برای خودشان میسازند دائم به تلاش و دستاوردهای بیشتر تحریک میشوند. سوالی که در سمینارها بیش از هر چیز دیگری از من میپرسند این است که، «چطور انگیزه ات را حفظ می کنی؟ه جوابش چیست؟ من برای آن که همیشه دیده شوم دلایل جدیدی میسازم آدمهای ناموفق بی وقفه میگویند اگر چیزی که دیگری داشت.
می داشتم بازنشسته می شدم ولی من این حرف را حتی برای یک لحظه قبول ندارم. اول از ،همه آنها خودشان هم نمیدانند این حرفشان درست است یا نه چون نمی توانند درباره ی واکتششان به موفقیت حرفی بزنند. ممکن است و خیلی محتمل است موفقیتی که برای خود ساخته اند باعث شود مسوولیتها و تعهداتشان جوری اضافه شود که برای تداوم پیدا کردن موفقیتشان لازم باشد به کارکردن ادامه دهند. انگیزه وظیفه ای درونیست من نمیتوانم به شما انگیزه دهم و شما هم نمیتوانید به دیگران انگیزه دهید میتوانید تشویق ،کنید به چالش بکشید و علاقه مند کنید، ولی انگیزه ی واقعی (دلیل اساسی انجام کار باید از درون فرد به وجود آید.
من با هدفگذاری روزانه به خودم انگیزه می دهم تا اشتياقم را حفظ کنم به چیزهایی توجه میکنم که ظاهرا برایم دور از دسترس اند نه فقط چیزهای مادی بلکه موفقیتها و دستاوردهای دیگر تا همیشه حواسم به قابلیت ها و امکاناتم باشد. هر کاری که می توانید برای پرانگیزه ماندن انجام دهید برای تعهد ده برابری تان لازم است.
23. به نتایج علاقه مند باشید
افراد موفق برای زحمت یا تلاش یا وقتی که برای فعالیت خاصی صرف شده است ارزش قائل نیستند؛ بلکه به نتایج بها میدهند افراد ناموفق به وقتی که صرف کار میکنند و تلاشهایی که برای رسیدن به نتایج انجام میدهند، اهمیت زیادی می دهند؛ حتی اگر هیچ اتفاقی نیفتد در اینجا تفاوت به مفهوم غیر منطقی بودن ربط پیدا می.کند بیایید با واقعیت روبه رو شویم چه ،بخواهید چه نخواهید نتایج تنها چیزی ست که اهمیت دارد اگر برای بیرون ریختن زباله ها تلاش کنید ولی فقط آنها را هربار تا دم در ،ببرید زباله ها مدام در خانهتان جمع میشوند؛ و به این شکل به مشکل بر می خورید تا وقتی کاملا و به شکلی غیر منطقی فقط روی رسیدن به نتایج متمرکز نشوید در رسیدن به خواستهتان باز می مانید از تبریک گفتن به خود برای تلاش کردن دست بردارید و پاداشها و تحسینها را برای موفقیت واقعی ذخیره کنید. خودتان را جوری به حرکت و ادارید که هیچ کس دیگری نمیتواند به خودتان سخت بگیرید و تا وقتی به نتایج مورد نظرتان نرسیده،اید خودتان را رها نکنید. نتایج نه
تلاشها فارغ از چالشها سختیها و (مشکلات کانون اصلی موفقیت اند.
24. اهداف و رویاهای بزرگ داشته باشید
آدمهای موفق بلند پروازی میکنند و اهداف بزرگی .دارند این عده واقع بین نیستند. آن ها واقع بینی را برای توده مردم میگذارند که برای پسماندهها میجنگند. دومین سوال در مورد قانون ده برابر این است اهداف و رویاهایتان چقدر بزرگاند؟ طبقه ی متوسط یاد گرفته است که واقع بین ،باشد حال آن که افراد موفق به این فکر میکنند که تا چه حد میتوانند خودشان را رشد و توسعه دهند بزرگترین حسرت زندگی من این است که اوایل روی حساب چیزهایی که واقع بینانه ،بودند اهداف و آرمانهایم را تعیین کردم نه براساس افکار بزرگ و افراطی بزرگ «فکر کردن دنیا را تغییر میدهد. این همان چیزی ست که فیسبوک توییتر گوگل یا) هرچیزی را که بعد از اینها خواهد آمد میسازد.
طرز فکر واقع بینانه اهداف کوچک و رویاهای ناچیز در حقیقت به شما هیچ انگیزه ای نمیدهند؛ و شما را درست در نیمه راه میگذارند تا با توده ی مردم رقابت .کنید رویاهای بزرگ ،بسازید بزرگ حرکت کنید و بعد بفهمید چطور میشود از آن هم بزرگتر شد هر چقدر میتوانید درباره دستاوردهای آدمها و شرکتهای بزرگ بخوانید دور و اطرافتان را با هر چیزی که میتوانید پر کنید که شما را به بزرگ فکرکردن، بزرگ اقدام کردن و رسیدن به نهایت استعدادتان علاقه مند کند.
25. واقعیت خودتان را خلق کنید
افراد موفق شباهت زیادی به شعبده بازها دارند؛ آنها در واقعیتی که افراد دیگر خلق کرده اند زندگی نمی.کنند در ،عوض برای خلق یک واقعیت جدید برای خودشان
مصمم اند که با آنچه دیگران می،پذیرند متفاوت .است آنها علاقه ای به چیزی دیگران ممکن یا غیرممکن میدانند ندارند بلکه فقط به خلق چیزهایی که در رویایشان ممکن است اهمیت میدهند هرگز به این ایده قانع نمیشوند که خود را درگیر باورها و راهنماییهای دیگران کنند و تسلیم واقعیت پذیرفته شده نمیشوند.
میخواهند چیزی را که میخواهند بسازند و با توافق جمع در مورد خلق یک رویا بسیار بی اعتنا و حتی مخالف .هستند کمی تحقیق کنید میبینید کسانی که هدفی واقعا بزرگ برای خود ساخته اند واقعیتی ایجاد کرده اند که قبل از آن که خودشان به آن برسند، وجود .نداشت چه یک فروشنده باشید چه یک ورزشکار یا هنرپیشه سیاستمدار یا یک ،مخترع نتایج بزرگ از طرف کسانی خلق میشود که مدام فکرشان درگیر خلق واقعیتی ست که خواهان آن هستند واقعیت بعدی که در پیش است و این مورد که آینده چطور خواهد بود یا چطور میتواند باشد تنها در نزدیکی کسیست که میخواهد آن را خلق کند
26. اول متعهد شوید ،بعد راهش را پیدا کنید
در اولین نظر شاید این ویژگی افراد موفق یک خصوصیت بسیار ناخوشایند (و حتی خطرناک به نظر بیاید ولی از راه حلی که افراد ناموفق بارها از آن استفاده کرده اند. بسیار کم خطرتر .است بیشتر افراد تصور میکنند اول باید همه چیز را بفهمند و بعد نسبت به انجام آن متعهد شوند؛ با همه ی اینها به نظر میرسد که هیچ وقت زمانی برای انجامش پیدا نمیکنند حتی موقعی که همه چیز را میفهمند و آماده ی تعهد دادن میشوند معمولا متوجه میشوند دیگر فرصتی نیست یا فرد دیگری از فرصت استفاده کرده است.
این که اول از همه متعهد شوید به این معناست که قبل از این که از تمام جزییات سر در بیاورید، به طور کامل در راستای چیزی که به آن متعهد شده اید، عمل کنید. این همان چیزی ست که به شرکتهای کوچک و کارآفرینان مشتاق اجازه میدهد تا از رقبای بزرگ تر و ثروتمندتر دیگر جلو بزنند.
شرکت های بزرگ دیروزی به قدری قدرتمند و علاقه مند به سطوح مدیریتی و اداری میشوند که کارکنانشان بیش تر روزهای شان را در جلسه ها میگذرانند که همین باعث میشود محتاط شوند و به همان شکلی که قبلا ریسکی را می پذیرفتند و رشد میکردند نتوانند ماشه را بکشند با این که اول، تعهد دادن و بعد فهمیدن بقیه ی جزییات ممکن است پرخطر ،باشد ولی باور دارم فرد فقط بعد از تعهد کامل برای خلاقیت و حل مساله تحریک می.شود. هرچند آمادگی و آموزش لازم است چالشهای بازار شما را ملزم میکنند تا قبل از این که بفهمید چطور اوضاع را روبه راه ،کنید دست به کار شوید الزاما باهوش ترین و زرنگترین افراد نیستند که در بازی زندگی پیروز بیرون می آیند بلکه آنهایی که میتوانند با نهایت شور و انگیزهشان متعهد ،شوند پیروز خواهند بود.
27. شدیدا اخلاق مدار باشید
این موضوعی ست که بیشتر مردم را به اشتباه میاندازد؛ به خصوص وقتی میبینند افراد ظاهرا موفق به زندان میروند. بسیار خب از نظر من این مهم نیست که چقدر برای خودتان موفقیت و دستاورد جمع میکنید زندانی شدن درجا شما را رد صلاحیت می کند. حتی اگر یک مجرم دستگیر نشود هنوز مجرم است؛ و به همین خاطر نمیتواند موفقیت واقعی را رقم .بزند
کسانی را میشناسم که هیچ وقت دروغی نمیگویند یا هرگز دزدی نمیکنند ولی من آنها را اخلاق مدار نمیدانم؛ چون به خودشان زحمت نمیدهند تا به تعهداتی که نسبت به خانواده و دوستانشان دارند. عمل کنند. اگر هر روز تلاش نکنید و) هر کاری را در محدوده ی توانتان انجام ندهید تا به موفقیت (برسید در این صورت دارید از خانواده آینده و شرکتی که برایش کار می کنید، سرقت می کنید. شما به طور ضمنی یا شفاهی با همسرتان، خانواده تان همکاران تان مدیران تان و مشتریانتان عهد بسته اید.
هرچه بیشتر برای خودتان موفقیت بسازید بهتر میتوانید به این تعهدها پایبند بمانید برای من اخلاق مدار بودن فقط به معنای بازی طبق قوانین توافق شده در جامعه نیست. باور دارم اخلاق مداربودن مستلزم این است که افراد کاری را که به دیگران قول دادهاند انجام دهند؛ و این کار را ادامه دهند تا نتایج مطلوب بگیرند زحمت کشیدن بدون نتیجه اخلاق مداری نیست، چون یک جور دروغ گویی به خودتان و ناکام ماندن در عمل به وظایف و تعهداتتان است.
سعی کردن آرزو کردن دعاکردن امید داشتن و خواستن به معنای قدم برداشتن برای رساندن خود به آن اهداف نیست در ذهن من افراد اخلاق مدار به نتایج مورد نظرشان می رسند و به قدری برای خودشان خانواده شان و شرکت شان موفقیت امی سازند که بتوانند در هر طوفانی طاقت بیاورند و فارغ از هر مشکل و سختی به کامیابی دست پیدا کنند.
یکی از تجربیات شخصیام که بیش از همه به آن افتخار میکنم توانایی من در تحمل دو سال وضعیت اقتصادی شدیدا چالش برانگیز بود و با وجود آن اوضاع توانستم شرکتم را توسعه دهم و خانواده ام را تامین .کنم هرچیزی به جز تامین موفقیت درازمدت به معنای روبه رو کردن تمام افراد زندگیتان از جمله (خودتان با خطر است. من درباره ی اخلاقی که همه چیز را در پول میبیند حرف نمیزنم بلکه حرفم درباره ی مفهوم بزرگتر استفاده ی حداکثری از تواناییها و قابلیتها و در عین حال توجه به تعهدهای ناگفته و صریح است. فقط همین که بپذیرید ،پدر ،شوهر کارآفرین یا مالک کسب وکار یا صاحب هر نقشی که در زندگیتان ایفا میکنید ،باشید همین با خودش تعهد و توافق ضمنی میآورد من استفاده نکردن کامل از نعمتها استعدادها و مغزی را که خداوند به من ارزانی داشته است غیراخلاقی میدانم فقط شما میتوانید تعیین کنید چه چیزی برایتان اخلاقیست. با این حال، آنچه به ذهن من خطور میکند این است که هر تفاوت بین چیزی که میدانید میتوانید به آن برسید و چیزی که همین حالا به آن رسیده اید یک مساله اخلاقی ست موفق ترین انسانها در بین ما کسانی هستند
28. به گروهی که عضو آن هستید، اهمیت بدهید
عملکرد موفقیت آمیز شما به خوبی عملکرد افراد دوروبرتان خواهد بود. اگر همه ی افراد دوروبرتان بیمار ،باشند عملکرد ضعیفی داشته باشند و در کشمکش باشند در این صورت، دیر یا زود شما هم مثل بقیه رنجور میشوید.
مثلا پرداختی های بازنشستگی در حال از یا درآوردن دولتهای ایالتی و مرکزی ست چون برای عددی محدودی از مردم موقعیت شخصیشان اهمیت دارد و به تاثیری که روی اجتماع به عنوان یک ساختار واحد می گذارند توجهی ندارند. این طرز فکر و خودخواهانه که هیچ توجهی به اجتماعی که در آن زندگی میکند ندارد در نهایت هر اجتماع یا گروهی را که فرد برای بقایش به آن وابسته است از بین میبرد رویکرد اهمیت دادن تنها به خود بعدها بقا را برای آن اجتماع تقریبا غیر ممکن میکند؛ و حتی آن و عده ای را که در قبال مستمری و حقوق داده شده است هم در معرض خطر قرار میدهد.
سلامتی و رفاه جامعه ی بزرگتر باید بیشترین اهمیت را برای هر عضو آن داشته باشد و اغلب افراد موفق این موضوع را میدانند شما تنها میتوانید به همان اندازه موفق شوید که بقیه ی افرادی که با آنها تعامل ،دارید موفق هستند. مهم نیست چه جایگاهی دارید چه سردسته ی یک گروه باشید یا عضوی از یک گروه موفقیت شما به توانایی افراد دور و برتان محدود می شود.
معنایش این نیست که افراد موفق به خودشان توجهی ندارند فقط به این معناست که آنها میپذیرند باید برای کسانی که با آنها تعامل دارند انرژی بگذارند و به آنها اهمیت بدهند چون میدانند اگر خوب عمل نکنند، حتی خوشبخت ترینشان هم همراه با بقیه ی آنها سقوط خواهد کرد. توجه به اتفاقاتی که برای دیگران می،افتد در واقع به نوعی کمک کردن به خودتان است.
شما میخواهید همه ی اعضای تیمتان برنده شوند و پیشرفت کنند چون احتمالا از این طریق شما هم وضعیت بهتری خواهید داشت به همین دلیل همیشه باید هر کاری را که از دستتان برمیآید بکنید تا سطح بقیه ی اعضای گروهتان را بالا
ببرید.
29. خودتان را وقف یادگیری پیوسته کنید
براساس گزارش ها موفق ترین مدیران عامل به طور متوسط در سال شصت کتاب میخوانند و در شش کنفرانس شرکت میکنند؛ در حالی که یک کارمند عادی آمریکایی به طور متوسط در سال کمتر از یک کتاب میخواند و سیصد و نوزده برابر درآمد کمتری دارد. هرچند اغلب رسانهها در مورد تفاوت بین فقیر و غنی بحث میکنند بارها شده است که نتوانسته اند در مورد وقت و انرژی ای که ثروتمندان برای خواندن مطالعه و آموزش خودشان صرف میکنند حرف بزنند. افراد موفقی برای همایشها کارگاهها و خواندن کتاب وقت میگذارند هیچ وقت ،کتاب برنامهی ،صوتی فایل دانلودی وبینار یا سخنرانی ای نبوده که استفاده ای از آن نبرده باشم؛ حتی از آنهایی هم که بد بوده اند
استفاده برده ام.
موفق ترین افرادی که میشناسم هر چیزی را که به دستشان برسد میخوانند. آنها به کتاب سیدلاری به این دید نگاه میکنند که انگار میتواند برایشان یک میلیون دلار در بر داشته باشد. هر فرصت برای آموزش و تربیت خودشان را مطمئن ترین و قدرتمندترین سرمایه گذاری میبینند که از عهده اش بر می آیند از طرف دیگر افراد ناموفق فقط نگران هزینه ی کتاب یا سمینارند بدون این که حتی به فوایدش توجهی کنند ،پس به دسته افراد موفقی ملحق شوید که میدانند ،درآمد، ثروت، سلامت و
آینده شان به تواناییشان در دنبال کردن جست وجوی اطلاعات جدید وابسته است هیچ وقت دست از یادگیری برنمی دارند.
30. دنبال راحتی نباشید
آنهایی که موفقیت به دست میآورند در مقطعی از زندگیشان خواسته اند که خود را در شرایطی بگذارند که برایشان ناراحت کننده بوده .است در حالی که افراد ناموفق در تمام تصمیماتشان در جست وجوی آسایش و راحتی.اند مهمترین کارهایم در زندگی آنهایی نبوده اند که با آسودگی انجام داده ام در ،حقیقت بسیاری از آنها مرا به سختی انداخته اند حالا چه نقل مکان کردن به یک شهر دیگر بوده یا یک تماس تبلیغاتی با مشتری ملاقات آدمهای ،جدید انجام یک سخنرانی تازه یا خطر کردن در حوزه های نو که اغلبشان مرا به سختی میانداختند آن هم تا وقتی به انجامشان عادت کردم این که بخواهید در کنج آسایش خود بمانید خیلی وسوسه انگیز است؛ ولی برای رسیدن به هدفی که در سر دارید هیچ کمکی به شما نمی.کند.
وقتی همه چیز برایتان آشنا ،باشد حس خوبی دارید با همه ی اینها افراد موفق دوست دارند خودشان را در موقعیتهای جدید و ناآشنا قرار دهند. معنایش این نیست که این عده همیشه فقط برای تغییر کردن تغییر میکنند؛ بلکه میدانند ،راحتی آرامش و آشنایی پیدا کردن زیادی باعث میشود فرد احساس راحتی کند و خلاقیت و عطشی را که برای جلوماندن از بقیه دارد از دست بدهد پس دنبال به سختی انداختن خود باشید و کاری کنید دیگران هم به سختی بیفتند این قطعا نشانه ی این است که در مسیر موفقیت قرار دارید.
31. دوستانتان را از بین کسانی انتخاب کنید که از شما بهترند
اگر به من بود هر سال این دوره را به عنوان دوره ی ابتدایی برای مدرسه ها میگذاشتم. در این دوره تمریناتی تعیین میکردم که در آنها افراد تشویق شوند کارهایی را که دیگران از انجام دادن شان به سختی می افتند انجام دهند افراد موفق دائم از این صحبت میکنند که اطرافیانی داشته باشند که هوشمندتر زرنگتر و خلاق تر باشند. بعید است از یکی از این افراد ،بشنوید چون دوروبرم را با افراد بیشتری شبیه خودم پر کردم به اینجا رسیدم ولی یک آدم عادی معمولا وقتش را صرف آدمهایی با ذهنیتی شبیه خودش میکند یا حتی کسانی که از خودش سطح پایین تری دارند. عادت کنید در تمام روابطتان با افرادی باشید که از شما بهترند.
افرادی که ارتباطات بهتری دارند تحصیلات بهتری دارند و حتی موفق ترند این عده نسبت به آنهایی که ظاهرا «همتر ازتان هستند. چیزهای بسیار بیش تری برای تقسیم کردن با شما دارند. این عادت به تمایلشان به تغییر به چالش کشیدن سنتها رشد و انجام کارهایی که دیگران نمیتوانند آن را درک کنند. مربوط می.شود. با بالاتر از خودتان باشید، نه با همسطح یا پایین تر از خود شما باید بر اساس چیزهایی تصمیم گیری کنید که بزرگترین سرمایه گذاری برای پیشرفت به سمت تعهد اخلاقیتان در جهت موفقیت خودتان خانواده تان و کارتان هستند. افرادی که در اطرافتان قرار میدهید نقش زیادی در رسیدن (یا) نرسیدن به اهدافتان دارند. قرار نیست افقی پیش بروید.
باید به سمت بالا حرکت کنید؛ و این کار را با همراه شدن با متفکران بزرگتر، رویاپردازان بزرگتر و نقش آفرینان بزرگتر انجام .دهید کمربند مشکیها مهارتهای جدید را از کمربند سفیدها یاد نمیگیرند. آنها میتوانند مبانی را یادآوری کنند، ولی کمربند سفیدها نمی توانند کمربند مشکی ها را به کمربند قرمز برسانند. همین طور شما نمی توانید با بازی کردن با گلف بازهای تازه کار به یک گلف باز حرفه ای تبدیل شوید. باید با کسانی که بهتر از شما هستند تعامل کنید این تنها راه برای بهتر شدن است.
32. منضبط باشید
یادتان باشد ما اینجا فقط در مورد پول صحبت نمیکنیم منظورمان موفقیت در تمام حوزه های زندگی است؛ و برای این منظور نمی توانید این چیزی را که به آن انضباط میگویند در معرض خطر قرار دهید انضباط یک رفتار منظم و توصیه شده است که شما را به خواسته تان می رساند و لازمه ی زندگی کسانی ست که با قانون ده برابری بازی میکنند. متاسفانه انضباط اغلب افراد عوض این که تلاشهای ده برابری مسلما) سخت)
باشد که باید بارها و بارها آن را تکرار کنند بیشتر شبیه عادت های بد است. انضباط چیزی ست که برای به اتمام رساندن هر فعالیتی به کار میگیرید تا وقتی آن فعالیت (فارغ از این که چقدر آزار دهنده باشد) به شیوه ی کاری عادی تان تبدیل شود. برای رسیدن به موفقیت و حفظ ،آن باید مشخص کنید کدام عادتها سازنده اند؛ خودتان و تیمتان (نکته ی بیست و هشت را ببینید) را برای انجام مکرر آن ها تربیت
کنید.
اگر میدانید تمام خصوصیات و عادتهای موفقی را که در موردش صحبت کردیم ندارید یا میبینید اغلب یا بعضی از آنها را بیشتر اوقات دارید ولی بعضی وقت ها کمی افت میکنند نگران نباشید توقع دارم بیشتر کسانی که این مطالب را می خوانند به طور ثابت هر کدام از این خصوصیات را در هر زمانی از خودشان نشان ندهند حواستان به فهرستی که در این فصل ارائه کردیم ،باشد آن را از خودتان دور نکنید و
برای این که این تکنیکها را به بخشی از هویتتان تبدیل ،کنید جای این که صرفا چیزی باشند ،که انجام میدهید تعهد تازه ای .بدهید ،هرچند، من شخصا در صد درصد زمانم برای رسیدن به موفقیت اقدام نمیکنم ولی تلاشم این است که
مطمئن شوم بیشتر وقتم را صرف انجام کاری می کنم که افراد موفق می کنند. هیچ کدام از موارد این ،فهرست ویژگی یک ابرانسان .نیست. هرکدام از آنها قابل دستیابی است. فقط یکی یا دوتا از تکنیکها را استفاده نکنید. فکرکردن و عمل به آنها را شروع کنید تا به بخشی از شما تبدیل شوند از همهی آنها استفاده کنید.
کلید واژه های این مقاله
- افراد موفق چه کسانی هستند
- افراد موفق چه ویژگی هایی دارند
- قوانین زندگی افراد موفق
- قانون های زندگی افراد موفق
- تحقیق در مورد افراد موفق
- انسان های موفق چه ویژگی هایی دارند
- ادم موفق چه خصوصیاتی دارد
- خصوصیات افراد موفق
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مقاله بسیار جامع و کاملی است.من چند وقتی است تحقیق در مورد افراد موفق رو انجام میدم. خیلی تلاش کردم که بدونم انسان های موفق چه کسانی هستند و چه ویژگی هایی دارند. فقط یک مقاله هم اگه درباره تعلل و روش درمان تعلل بذارید خیلی خوب است. با تشکر
سلام
خیلی خوشحالم که براتون مفید بوده. درباره تعلل و روش های درمان تعلل مقاله و فیلم آموزشی در سایت است. اگه داخل سایت سرچ بفرمایید پیدا میکند. اگر نتونستید پیدا کنید تماس بگیرید تا بچه های پشتیبان راهنمایتون کنند.
موفق باشید.