4 مزیت پنهان بازاریابی محتوایی
چهار مزیت پنهان بازاریابی محتوایی
محتوا می تواند منجر به برتری شما در جذب نیرو شود.
در صنعتی رقابتی، جذب برترین استعدادها یکی از مهمترین اولویت هاست. به گفته ی فرد ویلسون ، سرمایه گذار خطرپذیر و بازاریاب محتوایی فوق العاده)، جذب برترین استعدادها یکی از سه اولویت اصلی هر مدیرعاملی است. با این حال، به رغم اهمیت جذب نیرو، به راحتی ممکن است از تأثیری که یک برنامه بازاریابی محتوایی درگیر کننده می تواند بر این اولویت بسیار مهم کسب و کار داشته باشد، غافل شد.
نتیجه این است: با بخش منابع انسانی تان همکاری کنید. وقتی شرکتتان نیرو جذب می کند، مسئول استخدام را وادار کنید از کارمندان جدید بخواهد دلایل پیوستن شان به شرکت را بیان کنند و این اطلاعات را با تیم های داخلی تان به اشتراک بگذارید. اثبات اینکه اقدامات محتوایی تان بر جذب نیرو تأثیر گذاشته اند کمک خواهد کرد تا شما (و تلاش های محتوایی تان) به بخشی ضروری از سازمان تان تبدیل شوید.
محتوا می تواند به بالا رفتن روحیه ی شرکت کمک کند.
یادم است زمانی که در یک شرکت روابط عمومی کار می کردم، مراجعی را به چالش کشیدم که می خواست به شرکتش کمک کنیم تا بتواند مقاله ای را در نشریه ای چاپ کند که الزاما روی خریدارانش تأثیر نمی گذاشت. وقتی زیر بار آن اولویت ترفتم، مدیرعامل شرکت مذکوربه من گفت: «مقاله برای مشتری هامون نیست.
برای کارمندهامونه، وقتی اخبارمون توی مطبوعات پخش بشه، روحیه ی شرکت بالا میره و میدونم که خیلی از کارمندهامون این مجله رو میخونن». هیچ وقت این درس را فراموش نکرده ام و بازاریابی محتوایی می تواند به تحقق همین هدف کمک کند.
هنگامی که ویژگی محبوبی از شرکت تان را منتشر می کنید، تعریف و تمجیدی که در شبکه های اجتماعی از آن می شود می تواند مهر تاییدی بر تلاش های کل شرکت باشد. دور افتخار شما دور افتخار همه است؛ پس حتما همکاران تان را از محبوبیت محتوای تان
«آگاه کنید» : نه برای اینکه از خودتان تعریف کرده باشید، بلکه برای اینکه یادشان بیندازید که شرکتتان موفق شده است در شبکه های اجتماعی که این قدر شلوغند بدرخشد.
مزیت بازاریابی محتوا: محتوا راههای ارتباطی را می گشاید.
محتوای جالب توجه نه تنها مشتریان فعلی و احتمالی تان را به حرف می آورد، بلکه در میان مراجعان داخلی تان (کارمندان شرکت نیز همهمه ایجاد می کند.
این محتوا باعث می شود همکارانتان چیزی داشته باشند تا با هم به اشتراک بگذارند، دریارداش بحث کنند یا به چالش بکشند. چنین محتوایی درها را باز می کند، زنگ تلفنها را به صدا در می آورد و کارمندان را وادار می کنند از اتاقکهای خودشان بیرون بیایند.
به علاوه، این فرصت را به شما میدهد که برای شرکتتان طرفدار و همراه جمع کنید.
وقتی همکاران تان با محتوا درگیر شوند، فرصتی به وجود می آید تا دعوتشان کنید که در برنامه های آینده تسهیم شوند. از آن جایی که بازاریابی محتوایی بین چند وظیفه ی سازمانی مختلف قرار گرفته است، نقشی فوق العاده سیاسی به حساب می آید. زمانی که حواس طرفداران تان به شماست، حتما و حتما باید آنها را رهبری کنید
مزیت بازاریابی محتوا: محتوا اعتماد می سازد.
در مقاله ای که به تازگی از سوی فست کمپانی منتشر شده است، دان پپرز، رهبر بازاریابی، به طور متقاعد کننده ای استدلال می کند که کلید به دست آوردن مزیت رقابتی این است که به شکلی کنشگرایانه قابل اعتماد باشید».
تولید محتوایی که آن قدر ارزشمند است که مردم بابتش پول خواهند داد، اما شما به رایگان منتشرش می کنید، روشی قابل اتکا برای جلب اعتماد عموم است. دقیقا به همین دلیل است که باید انتقال ارزش در بازاریابی محتوایی از سازمان به فرد باشد، که برای بازاریاب های سنتی الگویی وارونه محسوب می شود.
به عبارت دیگر، وقتی هدف اعتماد باشد، شرکت باید دستی کند از طريق نفروختن بفروشد. منظورمان از هیچ یک از این حرفها آن نیست که بازاریاب های محتوایی نباید دلشان بخواهد ارزیابی شوند. البته که باید دل مان بخواهد. بلکه، علاوه بر این، باید راههایی برای برجسته کردن ارزشی که ارائه می دهیم پیدا کنیم: به ویژه اگر این ارزش شاخص کلیدی عملکرد (کی پی آئی) مرتبطی نداشته باشد.
ترتیبی که زومکد برای خواندن مطالب سری “بازاریابی محتوا” به شما پیشنهاد میکند:
صفحه فرود یا لندینگ پیج (Landing Page) چیست؟
نویسنده: مسلم حسینی
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.